www.tarhebartar.ir
< ازدواج آگاهانه - رنگ طالبی بوی خدا دارد !
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در تجربه ها دانشی تازه است . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----273464---
بازدید امروز: ----7-----
بازدید دیروز: ----51-----
رنگ طالبی بوی خدا دارد !

 

نویسنده: محمد
سه شنبه 87/2/17 ساعت 4:42 عصر

 

1) اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید.( تنبلی و بی مسئولیتی)

 

2) اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود( که به نظر شما غیرمنطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید.(عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)

 

3) اگر در زندگی، مرتب شغل خود را عوض کرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود را نیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری، احساسی و رفتاری ندارید.(عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)

 

4) اگر تصور می کنید; افکار، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید.(خطای شناختی)

 

5) اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی که در زندگی مشترکتان در آینده با هیچ گونه مشکلی مواجه نشوید.(خطای شناختی)

 

6) اگر در پی کسب لذت و علائق خود، کارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد.(اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری)

 

7) اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درک افکار، احساس و رفتار دیگران نیستید.(واکنش دفاعی و خود میان بینی)

 

8) اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید.(عدم خودآگاهی)

 

9) اگر تاکنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتارهای شما ایجاد نشده است.(عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی)

 

10) اگر مسائل کاری شما مانع ارتباط دوستانه، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده(خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشکلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگی تان تاثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد.(مشکل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها)

 

11) اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید(حتی اگر شرایط تغییر کند) و بسیار متعصب، خشک و غیرقابل انعطاف هستید.( عدم انعطاف پذیری لازم)

 

12) اگر قادر به درک احساسات، رفتار و افکار خانواده، دوستان و همکارانتان(که متفاوت از شما عمل می کنند)، نمی باشید.(عدم اگاهی اجتماعی)

 

13) اگر بیشتر به جای گوش کردن، صحبت می کنید و بیشتر از آنکه سعی کنید دیگران را بفهمید، سعی دارید که دیگران شما را درک کنند.(عدم مدیریت رابطه)

 

14) اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفا، هیجانات شما را به سویی می کشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید.(هوش هیجانی پائین)

 

15) اگر برای رفتار، احساس و گفتار خود روش و برنامه ای ندارید و منفعلانه و واکنشی نسبت به دیگران عکس العمل نشان می دهید.(رفتار بی تعقل یا انعکاسی، مشکل در شیوه حل مسئله)

 

16) اگر عادت دارید به جای حل مشکلات از آن ها فرار کنید یا اجتناب بورزید یا واکنش شما به مسائل بی تفاوتی هست.(پاسخ اجتنابی به رویدادها)

 

17) اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تکانشی(کسی که یکباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید.(اختلال شخصیت)

 

18) اگر فکر می کنید، از میان چند میلیارد ساکنین کره زمین، فقط و فقط یک شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.(خطای شناختی، عدم کنترل احساس، هوش هیجانی ضعیف)

 

19) اگر بدون اینکه خود را دقیقا ارزیابی کنید و بشناسید،  دنبال همسر مناسب می گردید.( عدم شناخت خود)

 

20) اگر وضعیت فعلی تان راضی کننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت، اقدام به ازدواج می کنید.(مشکل در شیوه حل مسئله)

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: محمد
پنج شنبه 87/2/5 ساعت 8:20 صبح

 

یکى از مسائلى که همیشه ذهن مرا به خود مشغول مى‏کند، جایگاه عشق در ازدواج است.  به راستى عشق چیست؟ آیا عشق، گناه است؟ آیا ازدواج بدون عشق ، مى‏تواند معنایى داشته باشد؟ عشق باید قبل از ازدواج به وجود آید و یا بعد از آن؟ آیا هر عشقى ضرورتاً باید منجر به ازدواج شود؟ آیا عشق لزوما باید انسان را به طرف انسانى دیگر سوق دهد؟ عشق به چه عواملى بستگى دارد و چگونه به وجود مى‏آید؟ عشق چگونه استمرار مى‏یابد و چگونه خاتمه مى‏یابد و یا چگونه رشد پیدا کرده، به تعالى مى‏رسد؟

 

عشق، عالى‏ترین تجلى روح انسان

به راستى عشق چیست؟ عشق را مى‏توان جاذبه و کشش قلبى انسان به سوى کمال و جمال دانست. زیبایى ، یکى از کمالات است و زیباى مطلق ، خداست. عشق را جز با عشق نمى‏توان شناخت. عشق را جز عاشق نمى‏تواند درک کند؛ اما براى نزدیک شدن موضوع به ذهن ، مى‏توانیم از مثال‏هاى موجود در مراتب پایین‏تر موجودات زنده استفاده نماییم.

 

جذبه ی پروانه به سوى شمع، کشش شاخ و برگ درختان به سوى نور، کشش ریشه‏ها به سمت خاک ، گرایش انسانى که در تاریکى قرار مى‏گیرد ، به سوى هر نقطه ی نورانى ، کشش برخى حیوانات به طرف جریان‏ها و میدان‏هاى مغناطیسى و نظایر آن، مى‏توانند نمونه‏هایى از این قبیل باشند.

 

عشق در مرتبه‏اى بسیار عالى‏تر و به عنوان عالى‏ترین تجلى عالم هستى ، قلب انسان را به سوى کمال و زیبایى مطلق سوق مى‏دهد. انسان را خدا به گونه‏اى آفریده است که وقتى به سوى نور وجود مطلق متمایل مى‏شود ، با تمام وجود به سمت آن کشیده مى‏شود. به این ترتیب، عشق کشش قلب انسان به سوى خداوند است.

 

حب یا عشق، ماهیتى انسانى دارد و هدف اصلى آن نیز خداست؛ ولى این که چرا عشق که اصالتاً مى‏باید متوجه خدا باشد، به انسان‏ها تعلق پیدا مى‏کند، سوالى است که مى‏توان به این طریق به آن پاسخ داد

 

 عشق در مراتب پایین‏تر انسانى به سمت نشانه‏هایى از جمال و کمال الهى که در انسان‏ها به ودیعه گذاشته شده است، متوجه مى‏شود. انسانى که هنوز نمى‏تواند درکى از جمال و کمال مطلق داشته باشد ، لاجرم به سوى جمال‏هاى عینى و قابل رؤیت کشیده مى‏شود و به سوى کمالات و عواطف انسانى که نشانه‏هایى از رأفت الهى در وجود انسان هستند، سوق پیدا مى‏کند. به عبارت دیگر، عشق یک انسان به انسان دیگر، اگر خالى از هواها و امیال باشد، نشانه‏اى از عشق به کمال مطلق است.

 

عشق یا هواى نفس

با توضیحى که دادیم ، عشق را مى‏باید عامل تکامل‏بخش انسان بدانیم. بنابراین ، باید آن را از ارضاى نیازهاى معمولى و مشترک حیوانى متمایز نماییم. اگر ما براى رفع نیازهاى خود به چیزى یا به انسانى نیازمند باشیم ، این نیاز میان ما و آن شى‏ء یا انسان، نوعى وابستگى ایجاد مى‏کند؛ ولى این وابستگى را نباید با کشش عاشقانه یکى بدانیم و این را باید از نوع هواى نفس بدانیم؛ حال آن که عشق از جمله صفات برتر و متعالى انسانى است. هدف هواى نفس، ارضاى خویشتن است؛ ولى هدف عشق، بقا و حضور معشوق است؛ حتى اگر به فناى عاشق بینجامد. بنابراین، ملاک مشخص براى تمیز بین عشق و کشش امیال، در همین است که عاشق درصدد رضایت معشوق است و نه رضایت خویش. عاشق وقتى با معشوق کامل مواجه مى‏شود، مى‏خواهد همه چیز و حتى خود را از دست بدهد و عبارت معروف حافظ که مى‏گوید:

 

میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست

تو خود حجاب خودى، حافظ از میان برخیز

 

اشاره به این دارد که مى‏باید فردیت فرد و خود بودن او نیز زایل شود تا معشوق نزد وى تجلى کامل بیابد. با این توصیف، باید عشق یک انسان به انسان دیگر را از تمایلات و کشش‏هاى مبتنى بر نیازهاى وى ، منفک و مجزا کرد. به این ترتیب است که اگر فردى نشانه‏اى از عشق را در دل خویش نسبت به فردى دیگر دارد ، مى‏باید در درجه ی اول به معشوق خود بیندیشد و نه به خویشتن خویش. اگر براى ارضاى تمایل خود ، معشوق را به صورت‏هاى مختلف قربانى مى‏کند و از آن جمله دست به عملى مى‏زند که آبروى وى را خدشه دار مى‏سازد ، باید مطمئن باشد که این عشق نیست؛ بلکه یک کشش از نوع حیوانى است.

 

عشق مکمل ازدواج است

با این بحث، به موضوع جایگاه عشق در ازدواج وارد مى‏شویم. سؤال این است که اگر کسى فردى از جنس مخالف را دوست بدارد و به راستى عاشق او باشد ، آیا این امر مى‏تواند تنها عامل تعیین کننده ی ازدواج آن دو به شمار آید؟ باید در پاسخ بگوییم : نه ؛ زیرا ازدواج در حقیقت نوعى مشارکت اجتماعى است که در آن، دو انسان مى‏باید از جهات گوناگون با یکدیگر تناسب عملى داشته باشند که از آن جمله ، تناسب اعتقادى ، اجتماعى ، عقلانى ، تحصیلى و... است. انسان در ازدواج ، تمامى نیازهاى سطوح مختلف خود را از ابتدایى‏ترین نیازهاى حیوانى تا عالى‏ترین نیازهاى انسانى به مشارکت مى‏گذارد. براى تشکیل یک خانواده ، مى‏باید تناسب بین دو انسان براى برآوردن تمامى نیازها در حد بالایى وجود داشته باشد. بنابراین، براى ازدواج مى‏باید ما به انسانى بیندیشیم که بتواند قسمت اعظم نیازهاى مختلف ما را مرتفع کند.

 

عشق مى‏تواند مکمل ازدواجى صحیح باشد و نه تنها عامل تعیین کننده ی آن.

 

باید اذعان کنیم که با وجود اهمیت و تعالى عشق در زندگى ، نیازهاى واقعى انسان نیز حقیقتى انکار ناپذیرند. انسان عاشق نمى‏تواند به عشق اکتفا کند و از نیازهاى خود از این طریق چشم بپوشد. عشق، بقا و حضور معشوق است؛ حتى اگر به فناى عاشق بینجامد . بنابراین، ملاک مشخص براى تمیز بین عشق و کشش امیال، در همین است که عاشق درصدد رضایت معشوق است و نه رضایت خویش. عاشق وقتى با معشوق کامل مواجه مى‏شود ، مى‏خواهد همه چیز و حتى خود را از دست بدهد. از این رو، بهتر است که براى ازدواج انسانى را انتخاب کنیم که در برآوردن نیازهاى مختلف، ما را یار، همراه و همسر باشد؛ نه این که تنها به دلیل عشق، انسانى را برگزینیم که از جهات مختلف با ما تباین داشته باشد. بد نیست در این جا اشاره به سرنوشت دختران و پسران بسیارى داشته باشیم که تنها به انگیزه ی علاقه‏مندى دست به ازدواج زده و از آن پشیمان شده‏اند. ازدواجى که بدون توجه به نیازهاى گوناگون انسان، صورت پذیرد و تنها بخواهد عشق را تأمین نماید، بسیار زود شکست خواهد خورد.

 

عشق در قلب سالم جوانه مى‏زند و در آن رشد مى‏کند

با این عبارت، وارد این موضوع مى‏شویم که عشق قبل از ازدواج، اساسى‏تر و با دوام‏تر است یا عشق بعد از ازدواج؟ باید به این نکته توجه کنیم که عشق در بستر قلب سالم ، حقیقت‏جو و به دور از تعصبات و هواهاى نفسانى ، جوانه مى‏زند و رشد پیدا مى‏کند. در صورتى که ما انسان‏ها در تلطیف و تطهیر روح خود بکوشیم و هر روز خویش را برتر و والاتر از روز قبل قرار دهیم و غل و غش را از درون خود برانیم ، قلب را بستر جوانه زدن عشق و رشد روزافزون آن ساخته‏ایم.

و جواب سوال طبق مطالب گفته شده می تواند هر دو صورت قضیه باشد .

 

بنابراین، بیاییم براى این که عشق را زنده نگه داریم، پاسدار حریم آن باشیم و آن را به عنوان گل سرسبد نعمت‏هاى الهى به‏انسان‏ها هدیه دهیم؛ در کمال و صلاح درونى خویش بکوشیم و از این طریق، دنیا را تبدیل به گلستان عشق کنیم.

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: محمد
پنج شنبه 87/2/5 ساعت 7:50 صبح

 

? ازدواج باعث درمان مشکلات روانی می شود.

? اساس ازدواج فقط و فقط عشق است (عشق کافی است).

? عشق مال داستانهاست و در زندگی واقعی وجود ندارد.

? ازدواج راهی برای سعادتمند شدن است.

? ازدواج راهی برای تضمین زندگی فرزندان است (از دیدگاه والدین دختران و پسران جوان).

? ازدواج راهی برای پیشگیری از انحراف فرزندان است.

? ازدواج راهی برای فرار از مشکلات است.

? ازدواج راهی برای جلب رضایت والدین است.

? دوستی قبل از ازدواج، تضمین کننده یک ازدواج موفق است.

? حالا ازدواج می کنم و بعد «او» را تغییر می دهم.

? باید با کسی ازدواج کرد که از همه نظر کامل باشد.

? زن باید وارد یک زندگی کامل شود.

? مهم این است که جوان ازدواج کند، بقیه مسایل حل می شود.

? یک ازدواج هرچند ناموفق بهتر از تجرد است.

? کسی که به خانواده خود خیلی اهمیت می دهد پس حتماً در زندگی مشترک نیز موفق خواهد بود.

? ازدواج می کنم و بعد طلاق می دهم (می گیرم).

? اگر با فلانی ازدواج کنم خوشبختم، ولاغیر.

? ازدواج یعنی خوشبختی و رفاه.

? ازدواج یعنی اسارت.

? مهریه تعیین کننده موفقیت در ازدواج است.

? شاید اگر با دیگری ازدواج می کردم موفق تر بودم.

? زن و شوهر باید کاملاً شبیه هم باشند.

? زن و شوهر باید همه مسایل خود به یکدیگر بگویند.

? زن و شوهر باید کاملاً وقتشان را با هم بگذرانند.

? زن باید تابع و مطیع محض مرد باشد.

? شوهر باید همسرش را به همه خواسته هایش برساند؛

? شوهر باید همه مشکلات او را حل کند.

? به هیچکس نمی توان اعتماد کرد. («مردها غیر قابل اعتمادند» یا «زن ها فریبکارند»)

? چون خودم تصمیم گرفتم باید تا آخرش بروم؛

? هر قولی که می دهی باید تا آخرش بایستی.

? زن و شوهر باید در همه مسائل اتفاق نظر داشته باشند.

? زن و شوهر باید تابع هم باشند.

? زن و شوهر باید همه فعالیت هایشان مشترک باشد.

? مرد باید جلوی زنش در بیاید.

? به زن نباید رو داد.

? نباید محبتت را نشان دهی.

? نباید طرف مقابلت بفهمد که دوستش داری چون آن وقت سوءاستفاده می کند.

? افرادی که طلاق می گیرند حتماً افراد مشکل داری هستند.

? کسی که طلاق می گیرد حتماً آدم بدی بوده است.

? والدین نباید در تصمیم ما دخالت کنند اما باید زندگی ما را تأمین کنند.

? هر نوع زندگی بهتر از طلاق است.

? طلاق یعنی بدبختی.

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: محمد
پنج شنبه 87/2/5 ساعت 7:48 صبح

 

الف: خانوادة هر دو نفر، از نظر فرهنگی و سنتهای رایج، نزدیک به هم باشند. تا سر حد امکان، تمکن مالی و خانواده، متناسب با یکدیگر باشد. اگر هر دو نفر اهل یک شهر نبودند، لااقل در سایر زمینه ها و آداب و رسوم، نزدیک به هم باشند. دید گاه های دو خانواده از نظر مذهبی، سیاسی، اجتماعی و معاشرتی نزدیک به هم باشند. تناسب جسمی، شکل، قیافه و اندام آنها به هم نزدیک باشد، تا حدی که تفاوت های موجود یکسان نباشد. از نظر سن و سال متناسب باشند و به اصطلاح عامه به هم بیایند. از نظر میزان تحصیلات، اختلاف درجه فاحش نداشته باشند. اختلاف سلیقه در انتخاب محل سکونت یا محل کار نداشته باشند.


ب: داشتن شرایط فوق، به یک زندگی ایده ال کمک می کند، ولی لزوماً اینها شرایط لازم و کافی نیستند. بنابراین به شرایط فردی زیر که مربوط به اخلاق شان بوده و از خصوصیات شخصی شان می باشد. باید توجه بیشتری داشته باشند. از نظر طرز تفکر و اندیشه اجتماعی به هم نزدیک باشند.


دیدگاهشان به زندگی یکسان باشد. تفاوت های شخصیتی و خصوصیات های رفتاری فاحشی نداشته باشند. تا آنجا که مقدور است بهره ی هوشی آنها نزدیک به هم باشد. دارای دیدگاههای سیاسی، گرایش های اعتقادی و افق های فکری یکسانی باشند. هر دو نفر استقلال فردی داشته باشند. یعنی شخصاً در امور زندگی تصیمی بگیرند، نه با دهن بینی و تقلید از دیگران.


در خانواده ی آنها پدر سالاری یا مادر سالاری به صورت مطلق، وجود نداشته باشد.


از نظر تفکرات مذهبی در دو قطب مختلف هم نباشند. که این مورد بسیار مسئله ساز است!

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: محمد
سه شنبه 87/2/3 ساعت 4:11 عصر

 

31- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. ( فرانکلین )

 

32- خانه بدون زن ، گورستان است . ( بالزاک )

 

33- تنها علاج عشق ، ازدواج است . ( آرت بوخوالد)

 

34- ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند ، اگر خوب گرفت هر دو " زنده " می شوند و اگر " بد " شد هر دو می میرند. ( سعید نفیسی )

 

35- ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل! ( تن )

 

36- شوهر " مغز" خانه است و زن " قلب " آن . ( سیریوس)

 

37- عشق ، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق . ( بالزاک )

 

38- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم . ( لرد لوچستر)

 

39- مردانی که می کوشند زن ها را درک کنند ، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج کنند. ( بن بیکر)

 

40- با ازدواج ، مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش . ( سینکالویس)

 

41- خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید . ( پاستور )

 

42- ازدواج کنید، به هر وسیله ای که می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. ( سقراط)

 

43- قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن . ( یکی از دانشمندان لهستانی )

 

44- مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. ( کارول بیکر)

 

45- من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم . ( آگاتا کریستی)

 

46- هر چه متأهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر خواهد شد. ( ولتر)

 

47- هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند . ( جانسون )

 

48- زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد ، اما نمی تواند مردی را که شنونده خوبی نیست ، تحمل کند. ( کینهابارد)

 

49- اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا می کنند. ( شاو)

 

50- وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه کنی ، مهمان هایت را یک شب خوشحال می کنی و خودت را عمری ناراحت ! ( روزنامه نگار ایرلندی )  

 

51 – هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. ( ضرب المثل اسکاتلندی)

 

52 – با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن . ( ضرب المثل آلمانی )

 

53 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی . ( شارل بودلر )

 

54 – دوام ازدواج یک قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا . ( ضرب المثل اسکاتلندی )

 

55 –  ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد. ( مثل سانسکریت )

 

56 – زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند . (ضرب المثل آلمانی )

 

57 – ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارک تواین )

 

58 – ازدواج مجموعه ای از مزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر )

 

60 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر کنی. ( شارل بودلر )

 


    نظرات دیگران ( )
   1   2      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سفر دوباره
    یادداشت چهارم
    بدون شرح ...
    تست های روانشناسی
    مناجات با خدا
    یادداشت سوم
    سالگرد ساخت مسجد مقدس جمکران به دستور امام زمان ( عج )
    مسجد مقدس جمکران افراط ها و تفریط ها :
    گزارش کاراموزی ساختمان
    خلاصه ترجمه جز چهارم
    خلاصه ترجمه جز دوم و سوم
    مجموعه عکس های کعبه
    سخنان پیامبر (ص) درباره ماه مبارک رمضان در اواخر ماه شعبان
    جمعه زیباست چون یار آمدنیست
    عصر ظهور
    [همه عناوین(72)][عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  •  Atom 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • لینک دوستان من

  • لوگوی دوستان من

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • آوای آشنا

  •